طبقات راویان حدیث چیست و چه کاربردی دارد؟

اگر کمی در مباحث حدیثی کار کرده و یا کمی با علوم حدیث و رجال آشنا باشید، حتما نام طبقات به گوشتان خورده است.

طبقات را می توان یکی از فواید و آثار علم رجال دانست.

طبقات چیست؟

طبقات یکی از مباحث بسیار مفید و مهم در علم رجال است. طبقات رجال مختلف را بر اساس استادان و شاگردان طبقه‌بندی کرده و ترتیب بنده می‌نماید.

اصولاً در کتب رجالی و در بررسی‌های هر فرد در علم رجال، پس از بررسی وثاقت هر یک از رواة، به بررسی طبقه راوی پرداخته می‌شود. یعنی بررسی می‌شود که این راوی از چه کسی نقل حدیث کرده و چه کسی از او نقل حدیث نموده، او شاگرد چه کسی بوده و چه کسانی شاگرد وی بوده‌اند، به همین دلیل، مثلاً کتاب رجال آیت‌الله خویی دو قسمت “رَوَی عَن” و “رُوِیَ عَنهُ” را در خود جای‌داده اند. روی عن شامل افرادی می‌شود که این شخص، از آنان روایت کرده، و روی عنه شامل افرادی می‌شود که از این فرد روایت کرده‌اند.

بیان تقریبی عصر فعالیت حدیثی هر راوی در کتابهای طبقات نگاری شیعه، از جمله رجال شیخ طوسی، نیازمند یک شاخص است. این شاخص عبارت است از: ارتباط روایی یک راوی با یک یا چند تن از حضرات معصومین (علیهم‌السلام). دلیل برگزیدن ارتباطی روایی با معصوم، به‌عنوان شاخص، این است که برای ما مشخص است امامت هر کدام از ائمه (علیهم‌السلام) از چه تاریخی شروع شده و نیز در چه زمانی به شهادت میرسد.

طبقات چه فایده ای دارد؟

فایده اول: شناخت صحت‌وسقم سند

وضعیت کامل بودن سند یا ناقص بودن آن و مرسل یا مرفوع بودنش از طریق طبقات علم رجال مشخص می‌گردد. مثلاً اگر سند روایتی این‌چنین باشد: عن أحمد بن محمد عن علی بن حدید عن زراره عن أبی‌جعفر علیه‌السلام، مشخص می‌گردد که این روایت سندش کامل نیست؛ بلکه مرسل است؛ چراکه در بحث طبقات، علی بن حدید با زراره و محمد بن مسلم در طبقاتِ متوالی نیستند تا علی بن حدید بتواند بدون واسطه از زراره و محمد بن مسلم نقل روایت کند.

فایده دوم: شناخت راوی

رجال برای شناخت شخص راوی در سلسله سند نیز مؤثر است. برای مثال هنگامی‌که در سلسله سند، شخصی مثلاً به نام محمد بن مسلم موجود است، اشکال پیش می‌آید که کدام محمد بن مسلم منظور است؟ چرا که در مابین رجالیون حدیث، چندین محمد بن مسلم موجود است!

برای شناخت این فرد باید به سلسله سند روایت مراجعه کرد و بررسی کرد که استاد و شاگرد وی در سلسله سند کیست؛ و سپس به کتب رجالی و بحث طبقات مراجعه کرده و افراد مختلفی که به نام محمد بن مسلم است را بررسی کرد و محمد بن مسلمی که استاد و شاگرد آن با سلسله سند روایت مطابق باشد را بیابیم و از این راه مشکل تشابه اسمی را حل می نماییم.

فایده سوم: شناخت کامل سلسله سند

اما تأثیر سوم این مبحث در شناخت احادیث، هنگامی است که نویسنده کتاب در ابتدای حدیث از عبارت بهذا الإسناد عن فلان… ذکر می‌کند. این کار در میان محدثین شیعه همانند مرحوم کلینی، شیخ صدوق و… بسیار متداول است. در هنگام استفاده از این عبارت اشکال پیش می‌آید که کدام قسمت از سلسله سند روایت قبل، به این روایت نیز مربوط است؟ برای رفع این اشکال به بحث طبقات رجال می‌پردازیم.

برای مثال مرحوم کلینی روایتی را نقل می‌نماید که چنین است:

عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ الْبَرْقِیِّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَکَمِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَبِی حَمْزَهَ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عبدالله علیه‌السلام یَقُولُ:

مَنْ عَلَّمَ خَیْراً فَلَهُ مِثْلُ أَجْرِ مَنْ عَمِلَ بِهِ. قُلْتُ: فَإِنْ عَلَّمَهُ غَیْرَهُ یَجْرِی ذَلِکَ لَهُ؟ قَالَ: إِنْ عَلَّمَهُ النَّاسَ کُلَّهُمْ جَرَى لَهُ. قُلْتُ فَإِنْ مَاتَ؟ قَالَ: وَ إِنْ مَاتَ.

وَ بِهَذَا الْإِسْنَادِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْحَمِیدِ عَنِ الْعَلَاءِ بْنِ رَزِینٍ عَنْ أَبِی عُبَیْدَهَ الْحَذَّاءِ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیه‌السلام قَالَ:

مَنْ عَلَّمَ بَابَ هُدًى فَلَهُ مِثْلُ أَجْرِ مَنْ عَمِلَ بِهِ وَ لَا یُنْقَصُ أُولَئِکَ مِنْ أُجُورِهِمْ شَیْئاً وَ مَنْ عَلَّمَ بَابَ ضَلَالٍ کَانَ عَلَیْهِ مِثْلُ أَوْزَارِ مَنْ عَمِلَ بِهِ وَ لَا یُنْقَصُ أُولَئِکَ مِنْ أَوْزَارِهِمْ شَیْئاً.[1]

در اینجا مرحوم کلینی می‌فرماید که به همین سلسله اسناد (یعنی سلسله سند روایت سابق) از محمد ابن عبدالحمید و در اینجا این سؤال پیش می‌آید که محمد ابن عبدالحمید از کدام افراد سلسله سند حدیث سابق، روایت کرده است و در بین کدام افراد سلسله سند روایت قبل قرار می‌گیرد؟

برای رفع این اشکال به کتب رجالی و بحث طبقات کرده و به بحث محمد ابن عبدالحمید مراجعه می‌کنیم.

آیت‌الله خویی در معجم رجالی خود در “روی عنه” می‌نویسد:

و روى عنه (محمد بن عبدالحمید) … أحمد بن محمد البرقی[2]

و روایت کرده‌ است از محمد بن عبدالحمید، … احمد بن محمد برقی …

بنابراین احمد بن محمد برقی از محمد بن عبدالحمید روایت کرده است و محمد بن عبدالحمید استاد برقی است و بنابراین سلسله سند به این صورت می‌شود که علی ابن ابراهیم از برقی از استاد خود یعنی محمد ابن ابراهیم تا آخر این سلسله سند این روایت را نقل کرده‌اند.

فایده چهارم: تأثیر تاریخی

اما نکته‌ای که در اینجا قابل‌توجه است، این است که طبقات علاوه بر تأثیر در حدیث، در تاریخ نیز می‌تواند مؤثر باشد، چرا که در بحث طبقات رجال، به‌صورت تخصصی بر روی استادان و شاگردان رواة کار شده و رواة را در خط زمانی ترسیم می‌کند که این کار در علوم دیگر همانند تراجم انجام نشده است.

امیدوارم که توانسته باشم در این مطلب شما را با طبقات و آثار آن آشنا کرده باشم.

در بخش دیدگاه ها منتظر نظرات شما هستیم.

این مطلب برگرفته از مقاله “بررسی تحلیلی ضرورت، حجیت و فواید علم رجال از منظر عقل” است.


[1] ‏کلینی، الکافي (اسلامیه)، ج 1، 35.

[2] ‏خوئی، معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرواة، ج 17، 217.

دیدگاهتان را بنویسید

با این کار از حساب خود خارج خواهید شد!

[dm-logout]

خطا: ویژه کاربران!

این قابلیت ویژه کاربران فانوس می باشد. برای استفاده، از طریق دکمه زیر در فانوس ثبت نام یا وارد شود. پس از آن استفاده از این قابلیت ممکن خواهد شد.