معنای شفاعت و عهد در آیه 87 سوره مریم

معنای شفاعت و عهد در آیه لا يَمْلِكُونَ الشَّفاعَةَ إِلَّا مَنِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمنِ عَهْداً

در آیه 87 سوره مریم، خداوند متعال چنین می‌فرماید: لا يَمْلِكُونَ الشَّفاعَةَ إِلَّا مَنِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمنِ عَهْداً: آنان هرگز مالك شفاعت نيستند؛ مگر كسى كه نزد خداوند رحمان، عهد و پيمانى گرفته است.

صورت های مالکیت شفاعت

شفاعت تنها برای کسانی است که عهدی با خداوند متعال دارند و غیر از ایشان شامل این مقام و درجه نیستند. اساساً مقصود خداوند از مالکیت شفاعت، در دو وجه متصور است؛ وجه اول شافعیت افرادی است که دارای قرب و مقام بخصوص هستند و وجه دوم، مشفوعیت افراد دارای شرایط و ویژگی‌های لازم و خاص است. البته متصور بودن هر دو مشکلی ایجاد نمی‌کند. هر دو وجه مشروط به پایبندی به عهدی است که در آیه ذکر گردیده است.

روایات مرتبط با آیه

در رابطه آیه 87 سوره مریم، مجموعا 2 روایت در کتب شیعه ثبت شده و در کتب اهل تسنن نیز علامه طباطبائی دو روایت را نقل می نماید.

ابو بصیر از امام صادق علیه‌السلام نقل می‌کند:   قُلْتُ: قَوْلُهُ لا يَمْلِكُونَ الشَّفاعَةَ إِلَّا مَنِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمنِ عَهْداً؟ قَالَ :إِلَّا مَنْ دَانَ اللَّهَ بِوَلَايَةِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْأَئِمَّةِ مِنْ بَعْدِهِ فَهُوَ الْعَهْدُ عِنْدَ اللَّه‏[1]:  عرضه داشتم: سخن خداوند که لا يَمْلِكُونَ الشَّفاعَةَ إِلَّا مَنِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمنِ عَهْداً[به چه معناست؟] فرمود: [معنای آن، این است:] مگر کسی که دینداری خداوند به واسطه ولایت امیرالمؤمنین و امامان بعد از او کرده است؛ این عهد نزد خداوند است.

در روایتی نیز امام صادق از رسول خدا علیهماالسلام این‌چنین نقل می‌فرماید: مَنْ لَمْ يُحْسِنْ وَصِيَّتَهُ عِنْدَ الْمَوْتِ كَانَ نَقْصاً فِي مُرُوءَتِهِ وَ عَقْلِهِ قِيلَ يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ كَيْفَ يُوصِي الْمَيِّتُ قَالَ إِذَا حَضَرَتْهُ وَفَاتُهُ وَ اجْتَمَعَ النَّاسُ إِلَيْهِ قَالَ اللَّهُمَّ فاطِرَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ عالِمَ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ الرَّحْمَنَ الرَّحِيمَ اللَّهُمَّ إِنِّي أَعْهَدُ إِلَيْكَ فِي دَارِ الدُّنْيَا أَنِّي أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ وَحْدَكَ لَا شَرِيكَ لَكَ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُكَ وَ رَسُولُكَ وَ أَنَّ الْجَنَّةَ حَقٌّ وَ أَنَّ النَّارَ حَقٌّ وَ أَنَّ الْبَعْثَ حَقٌّ وَ أَنَّ الْحِسَابَ حَقٌّ وَ الْقَدَرَ وَ الْمِيزَانَ حَقٌّ وَ أَنَّ الدِّينَ كَمَا وَصَفْتَ وَ أَنَّ الْإِسْلَامَ كَمَا شَرَعْتَ وَ أَنَّ الْقَوْلَ كَمَا حَدَّثْتَ وَ أَنَّ الْقُرْآنَ كَمَا أَنْزَلْتَ وَ أَنَّكَ أَنْتَ اللَّهُ الْحَقُّ الْمُبِينُ جَزَى اللَّهُ مُحَمَّداً ص خَيْرَ الْجَزَاءِ وَ حَيَّا اللَّهُ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّدٍ بِالسَّلَامِ اللَّهُمَّ يَا عُدَّتِي عِنْدَ كُرْبَتِي وَ يَا صَاحِبِي عِنْدَ شِدَّتِي وَ يَا وَلِيَّ نِعْمَتِي إِلَهِي وَ إِلَهَ آبَائِي لَا تَكِلْنِي إِلَى نَفْسِي طَرْفَةَ عَيْنٍ أَبَداً فَإِنَّكَ إِنْ تَكِلْنِي إِلَى نَفْسِي طَرْفَةَ عَيْنٍ أَقْرُبْ مِنَ الشَّرِّ وَ أَبْعُدْ مِنَ الْخَيْرِ فَآنِسْ فِي الْقَبْرِ وَحْشَتِي وَ اجْعَلْ لِي عَهْداً يَوْمَ أَلْقَاكَ مَنْشُوراً ثُمَّ يُوصِي بِحَاجَتِهِ وَ تَصْدِيقُ هَذِهِ الْوَصِيَّةِ فِي الْقُرْآنِ فِي السُّورَةِ الَّتِي يَذْكُرُ فِيهَا مَرْيَمَ فِي قَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ لا يَمْلِكُونَ الشَّفاعَةَ إِلَّا مَنِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمنِ عَهْداً فَهَذَا عَهْدُ الْمَيِّت‏[2]: کسی که در هنگام مردن به نیکی وصیت نکند، کاستی در شخصیت و عقل اوست. گفته شد: ای رسول خدا! میت چگونه وصیت کند؟ پیامبر فرمود: هنگامی که مرگ به نزد او رسید و مردم به دور او جمع شدند بگوید: پروردگارا! تويى كه خالق آسمانها و زمين هستى، داناى پنهان و آشكارى، رحمان و رحيمى. خدایا! من در اين دنيا با تو پيمان مى‌بندم و شهادت مى‌دهم كه معبودى جز تو نيست، يگانه‌اى، شريكى ندارى، محمد بنده و فرستاده تو است، بهشت حق است، دوزخ حق است، رستاخيز و حساب، حق است، تقدير و ميزان سنجش اعمال حق است دين همانگونه است كه تو بيان كردى، و اسلام همانست كه تو تشريع نمودى، و سخن همانست كه تو گفته‌اى، قرآن همان گونه است كه تو نازل كردى، تو خداوند حق و آشكارى، پروردگارا! محمد ص را از ما به بهترين پاداشى پاداش ده و تحيت و سلام بر او و آلش بفرست. پروردگارا! تو سرمايه من در مشكلاتى و يار من در شدتها، تو ولى نعمت منى، تو معبود من و معبود پدران منى، به اندازه يك چشم بر هم زدن مرا به خود وامگذار كه اگر واگذارى به بديها نزديك، و از نيكيها دور مى‌شوم اى خداى من! تو مونس من در قبر باش و براى من عهدى قرار ده كه در روز قيامت آن را گشاده ببينم. سپس پيامبر ص فرمود: بعد از اعتراف به اين حقايق آنچه را كه لازم مى‌بيند وصيت مى‌كند و تصديق اين وصيت در سوره مريم است در آيه” لاٰ يَمْلِكُونَ اَلشَّفٰاعَةَ إِلاّٰ مَنِ اِتَّخَذَ عِنْدَ اَلرَّحْمٰنِ عَهْداً “اين است عهد و وصيت…

معنای عهد چیست

اما عهد در آیه به چه معناست که فرد به آن پایبند شود تا مشمول مقام شفاعت گردد.

عهد به معنای ایمان به خدا و ولایت

بر اساس روایت ابو بصیر، صریحاً عهد خداوند، ولایت امیرالمؤمنین علیه‌السلام دانسته شده است که لازمه آن توحید و اعتقاد به خداوند متعال است. بر اساس روایت پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله در رابطه شیوه وصیت، رسول خدا وصیت بیان شده را عهد در آیه می‌خواند؛ می‌توان مقصود پیامبر از عهد بودن وصیت موردنظر را اعتقاد به مفاد آن که اعتقاد به یگانگی خداوند و ربوبیت و نبوت و معاد و… است، دانست که در این صورت با روایت امام صادق علیه‌السلام یکسان خواهد بود.

بنابراین، عهد در اینجا به معنای ایمان بوده و علت تعبیر به عهد چه‌بسا پیمانی باشد که احتمالاً در عوالم دیگر توسط خداوند از بندگان گرفته شده است. قابل تحقیق است که عهد در قرآن کریم مکرراً استفاده شده که ظاهر آن حاکی از همان پیمان موردنظر است.

عهد به معنای پیمان شفاعت

شایسته است کمی به آیات گذشته نیز نگاهی شود تا معنای کامل‌تری شکل گیرد. آیات فوق در رابطه تقابل میان نیکان و بدان، کفار و مؤمنان است و در آیاتی نیز رابطی عِلّی میان بی‌دینی و روکردن دنیا(که کفار ادعا می‌کردند) را انکار می‌کند.

در آیه 78 نیز از کلمه عهد استفاده شده که شاید در این آیه به تشخیص معنا کمک نماید. در آیه 77، خداوند پندار غلط کفار را بیان می‌کند: أَفَرَءَيتَ ٱلَّذِی كَفَرَ بِـَٔايَٰتِنَا وَ قَالَ لَأُوتَيَنَّ مَالاً وَ وَلَدًا.

پس از این خداوند متعال در انکار این پندار، بر پایه خالقیت خود، این اعتقاد را از دو حال خارج نمی‌داند: أَطَّلَعَ ٱلغَيبَ أَمِ ٱتَّخَذَ عِندَ ٱلرَّحمَٰنِ عَهدًا.

کفار این علیت را از راه غیب دانسته‌اند و یا اینکه از خداوند متعال که خالق همه چیز بوده و تقدیر به دست اوست این پیمان را ستانده‌اند؟!

در واقع عهد در این آیه به معنای لغوی به‌کاررفته است که آیا خداوند پیمانی به ایشان داده است!

چه‌بسا محتمل باشد که در آیه موردنظر نیز عهد به معنای لغوی باشد بدین صورت که شفاعت به مجرمین(با توجه به آیه سابق) نرسیده و مختص کسانی است که از خداوند پیمان شفاعت در قیامت را ستانده باشند.

مصداق مشمولان این پیمان در روایت جستجو می شود که در روایت ابو بصیر از امام صادق و روایت رسول خدا علیهم السلام، ایمان به خدا و ولایت دانسته شده است.

معنای عهد در اهل‌تسنن

در روایت اهل‌تسنن نیز مقصود از عهد ادخال السرور فی قلب المؤمنین و پایبندی به نماز دانسته شده است[3] که خالی از اشکال نیست.


[1] الکافی، ج1، ص431

[2] الکافی، ج7، ص2

[3] المیزان، ج14، ص114

دیدگاهتان را بنویسید

با این کار از حساب خود خارج خواهید شد!

خطا: ویژه کاربران!

این قابلیت ویژه کاربران فانوس می باشد. برای استفاده، از طریق دکمه زیر در فانوس ثبت نام یا وارد شود. پس از آن استفاده از این قابلیت ممکن خواهد شد.