شعر کودکانه سوره حمد

سپاس براي خداست خدايي که بي همتاست بخشنده و مهربان خالق هر دو جهان ما او را مي­‌پرستيم از او ياري مي­‌گيريم به ما عنايت نما ما را هدايت فرما راهي که راه خوب‌هاست نه بد، راه گمراهان ما بنده ي او هستيم وقتي تو غم اسيريم نشون بده راه راست نه راه زشت شیطان

شعر کودکانه همراه داشتن قرآن

مامان جونم یه قرآنهمیشه همراه داره وقتیکه با وضو هسپیشِ رو می گذاره بلند می‌خونه مادراز سوره‌هایِ آخَر منم که می‌شنوم بازواسش می‌خونم‌‌ از بر

شعر کودکانه یار امام زمان

هر کسی توی دنیا، یه آرزویی داره آرزوی بچه‌ها با هم‌دیگه فرق داره آرزوی من اینه، بزرگ و دانا بشم بعد یارِ خوبی برا، امامِ دانا بشم اما یارِ خوب شدن، تلاش و زحمت می‌خواد دور بودن از دروغ و غیبت و تهمت می‌خواد هر کی دروغگو باشه، دور میشه از خداجون یار آقا نمیشه، […]

شعر کودکانه احسان و نیکی کردن

خدای خوب و دانا خالق من و شما فرموده خوبی کنیم احسان و نیکی کنیم با مامان و با بابا با مردمای دنیا مهربون و خوب باشیم دوست و خوش اخلاق باشیم

شعر کودکانه امام زمان

سلام آقای خوبم امید و سرور ما خورشید عصر غیبت امام آخر ما درسته چشمای ما نمی بینن شما را تو سرمای زمستون نمی بینن بهارو هر صبح و شب همیشه رو به خدا می کنیم واسه سلامتی تون هر شب دعا می کنیم الهی توی دنیا بتابه نور شما الهی زودتر بشه وقت ظهور […]

شعر کودکانه بسم الله بگم

می‌خوام بشم دوست خدا می‌خوام بخونم نماز و دعا بسم الله بگم یا که نگم ؟ بگو بگو ، بگو بگو می‌خوام بپوشم لباس  تاکه برم من کلاس بسم الله بگم یا که نگم ؟ بگو بگو ، بگو بگو می‌خوام قرآن یاد بگیرم   می‌خوام سوره‌ بخونم بسم الله بگم یا که نگم؟ بگو بگو […]

شعر کودکانه خدا فقط یه دونه است

اگر خدا دو تا بود همه چی ناجور می‌شد دقت و نظم و ترتیب از این جهان دور می‌شد خدای اول می‌گفت: خورشید باید بتابه خدای دوم می‌گفت: خورشید باید بخوابه خدای اول می‌گفت: دونه بزن جوونه خدای دوم می‌گفت: دونه بمون تو خونه اگر خدا دو تا بود همه چی جابجا بود پرنده توی […]

شعر کودکانه دعا برای ظهور امام زمان

خدای خوب و داناای خالق بی همتا کاشکی که آقا بیادمنجی دنیا بیاد هر روز و شب دعا کنیمخدا تو رو صدا کنیم دعای ما اثر دارهخدا به ما نظر داره خدایا خدایاتورا به جان مولا تعجیل کن ظهورشپُرکن جهان زِ نورش

شعر کودکانه هر جا میشه نماز خوند

چرخ و فلک و سرسره یه پارک خیلی زیبا فریده و مامان‌ جون آمده‌اند به اینجا وای! فریده نخونده نماز ظهر و عصر را مامان می‌گه: عزیزم نماز بخون همین‌جا فوری وضو می‌گیره قبله ر‌و هم می‌دونه همون جا گوشه‌ی پارک نمازشو می‌خونه خداجون مهربون هرجا باشیم پیش ماست حرف زدن ما با اون چه […]

شعر کودکانه شیرینی عسل

یک روز که پیغمبر، از گرمیِ تابستانهمراه علی می‌رفت در سایۀ نخلستان دیدند که زنبوری از خانۀ خود پَر زدبر دامن پیغمبر آهسته فرود آمد بوسید عبایش را، دور قدمش گردیدبر خاک کف پایش صد بوسۀ دیگر زد پیغمبر از او پرسید: آهسته بگو جانمطعم عسلت از چیست؟ هر چند که می‌دانم! زنبور جوابش داد: […]

با این کار از حساب خود خارج خواهید شد!

[dm-logout]

خطا: ویژه کاربران!

این قابلیت ویژه کاربران فانوس می باشد. برای استفاده، از طریق دکمه زیر در فانوس ثبت نام یا وارد شود. پس از آن استفاده از این قابلیت ممکن خواهد شد.