کجایی-فاتح-خیبر

اطلاعات نغمه

با اجرای: گروه نوای یاس

تصویر: منجی کلیپ

بازنشر از: فانوس

کجایی فاتح خیبر

واگویه ای از مظلومیت فاتح خیبر

کپی لینک کوتاه
کپی شد
https://fanos.top/music/?p=6314 کپی شد

متن نغمه

بازهم حرف پیمبر به زمین می ماند (2)

کار این لات و هُبَل نیست خدا می داند

گرد ماتم به رخ چهره ی اسلام نشسته

همه از معرکه خسته

قلب پیغمبر از این حال شکسته

که در این جنگ نفس گیر که هرگز نبود لحظه ی تاخیر

ببینید شده قوم یهودی چو سرازیر

تو گویی همه دارند سر جنگ، هم آواز و هماهنگ

شده دشمن دادار، پر از کینه ی پیغمبرِ مختار

کسی نیست شود فاتح پیکار؟ (2)

کسی نیست شود فاتح خیبر !

ناگهان بانگ برآورد پیمبر

حضرت حیدر، شیر دلاور، جان پیمبر، فاتح خیبر

حییییدر

یک شیر تو میدونه و،  شمشیر میگردونه و دنیا داره میبینه و

لا حول و لا قوه الا بالله میخونه

لشگر بی سامونه و دشمن سرگردونه و، خیبرو میلرزونه و

لا حول وال قوه الا بالله میخونه

علی بود همان جان پیمبر، همان فاتح خیبر، ولی بعد پیمبر

علی و دلی تنگ و یک امت صد رنگ که دارند سر جنگ و مردی که دلش سنگ تر از سنگ

پس از سید لولاک پی غصب خلافت به در خانه اش افروخت ز کین آتش و در گردن او بست طناب

و اسدالله از این مرحله دلگیر، و چو شیری که شود بسته به زنجیر کشیدند وصی نبی و جان گرامش

و بانو که بدان حال شده پشت و پناهش

چه غوغایی، عجب حالی، کنارت از پا افتادم

پرم زخمی، دلم زخمی، برا تو جونمو دادم

کجایی فاتح خیبر؟

به دنبال تو میگردم

میون خاک و خون و در، توی کوچه گمت کردم

توی کوچه

کجایی-فاتح-خیبر

کجایی فاتح خیبر

واگویه ای از مظلومیت فاتح خیبر

اطلاعات نغمه

با اجرای: گروه نوای یاس

تصویر: منجی کلیپ

بازنشر از: فانوس

متن نغمه

بازهم حرف پیمبر به زمین می ماند (2)

کار این لات و هُبَل نیست خدا می داند

گرد ماتم به رخ چهره ی اسلام نشسته

همه از معرکه خسته

قلب پیغمبر از این حال شکسته

که در این جنگ نفس گیر که هرگز نبود لحظه ی تاخیر

ببینید شده قوم یهودی چو سرازیر

تو گویی همه دارند سر جنگ، هم آواز و هماهنگ

شده دشمن دادار، پر از کینه ی پیغمبرِ مختار

کسی نیست شود فاتح پیکار؟ (2)

کسی نیست شود فاتح خیبر !

ناگهان بانگ برآورد پیمبر

حضرت حیدر، شیر دلاور، جان پیمبر، فاتح خیبر

حییییدر

یک شیر تو میدونه و،  شمشیر میگردونه و دنیا داره میبینه و

لا حول و لا قوه الا بالله میخونه

لشگر بی سامونه و دشمن سرگردونه و، خیبرو میلرزونه و

لا حول وال قوه الا بالله میخونه

علی بود همان جان پیمبر، همان فاتح خیبر، ولی بعد پیمبر

علی و دلی تنگ و یک امت صد رنگ که دارند سر جنگ و مردی که دلش سنگ تر از سنگ

پس از سید لولاک پی غصب خلافت به در خانه اش افروخت ز کین آتش و در گردن او بست طناب

و اسدالله از این مرحله دلگیر، و چو شیری که شود بسته به زنجیر کشیدند وصی نبی و جان گرامش

و بانو که بدان حال شده پشت و پناهش

چه غوغایی، عجب حالی، کنارت از پا افتادم

پرم زخمی، دلم زخمی، برا تو جونمو دادم

کجایی فاتح خیبر؟

به دنبال تو میگردم

میون خاک و خون و در، توی کوچه گمت کردم

توی کوچه

کپی لینک کوتاه
کپی شد
https://ricman.ir/?p=6314 کپی شد

با این کار از حساب خود خارج خواهید شد!

خطا: ویژه کاربران!

این قابلیت ویژه کاربران فانوس می باشد. برای استفاده، از طریق دکمه زیر در فانوس ثبت نام یا وارد شود. پس از آن استفاده از این قابلیت ممکن خواهد شد.