جلسه 2
بررسی نظریه عدالت صحابه
2 دقیقه
ابوطالب خانی
توضیحات
سلامی دوباره به دوستان گرامی؛
در جلسه قبل، به این سؤال که عدالت صحابه یعنی چه؟، پاسخ دادیم و اهمیت این نظریه در میان اهل تسنن بیان گردید.
در این جلسه قصد دارم به بیان معنای کلمات عدالت و صحابه، و همچنین اقوال علما دررابطهبا اصحاب پیامبر (صلیالله علیه و آله)، و تأثیر این نظریه بپردازم.
عدالت به چه معناست؟
برای تحلیل و بررسی این نظریه، لازم است تا لغت عدالت را تعریف کنیم، تا مقصود قائلین از عدالت مشخص گردد. معمول کلماتی که در علوم استفاده میگردند، دارای معنای لغوی و همچنین معنای اصطلاحی هستند. در اینجا عدالت را به هر دو نوع بیان مینمایم:
تعریف عدالت در لغت
خلیل در کتاب العین میگوید:
و العُدُولَة و العَدْل: الحكم بالحق.[1]
عدل به معنای حکم بهراستی و درستی است.
صاحب مصباح المنیر نیز در تعریف عدل میگوید:
الْعَدْلُ: الْقَصْدُ فِي الْأُمُورِ وَ هو خِلَافُ الْجَوْر.[2]
عدل به معنای میانهروی در کارهاست و برخلاف ظلم است.
تعریف عدالت در اصطلاح علما
اما باید بررسی کنیم که عدالتی که علما از آن در کتب استفاده میکنند به چه معناست و بهعبارتدیگر معنای اصطلاحی عدالت چیست؟
صاحب مصباح الکرام در این باره میگوید:
الأشهر الأقرب في معنى العدالة أن لا يكون مرتكبا للكبائر.[3]
مشهورترین و نزدیکترین معنای عدالت این است که شخص عادل مرتکب گناهان کبیره نشود.
ابن حجر عسقلانی که از علمای اهل تسنن است نیز میگوید:
من له ملکة تحمله علی ملازمة التقوی والمروءة والمراد (بالتقوی) اجتناب الأعمال السیئة، من شرک أو فسق أو بدعة.[4]
عادل به کسی میگویند که دارای قوة ایست که او را وادار به تقوا و مروة و دوری از کارهای بد همانند شرک و فسق و بدعت در دین میکند.
اما صحابه به چه معناست؟
تا به اینجا معنای کلمه عدالت بیان گردید و در اینجا نیاز است که معنای صحابه را نیز بررسی کنیم و بیابیم که به چه کسانی صحابه گفته میشود. در اینجا نیز به بررسی صحابه در لغت و اصطلاح میپردازیم.
تعریف صحابه در لغت
ابن منظور در کتاب لسان العرب میگوید:
الصاحب: المُعاشر.[5]
صاحب به معنای همراه و معاشر است.
احمد ابن فارس نیز در کتاب معجم مقاییس اللغة میگوید:
يدلُّ على مقارَنة شىءٍ و مقاربته.[6]
کلمه صاحب و صُحبة به معنای همراهی چیز و نزدیکی آن می کند.
بنابراین ماده صحب به معنای همراهی و نزدیکی است و صحابه نیز چون جمع صاحب است، به معنای همراهان و نزدیکان است.
تعریف صحابه در اصطلاح
اما سؤال اینجاست که صحابه در میان اهل تسنن به چه کسانی گفته میشود و معیار صحابه بودن چیست:
1- محض ملاقات با پیامبر اکرم (صلیالله علیه و آله) و اسلام داشتن
ابن حجر عسقلانی بر همین معنا معتقد است و میگوید:
الصحابي من لقي النبي مؤمنا به، و مات على الإسلام، فيدخل فيمن لقيه من طالت مجالسته له أو قصرت، و من روى عنه أو لو يرو، و من غزا معه أو لم يغز، و من رآه و لو لم يجالسه، و من لم يره لعارض كالعمى.[7]
صحابی کسی است که با پیامبر (صلیالله علیه و آله) درحالیکه ایمان به او داشته است ملاقات کرده و با ایمان از دنیا رفته است و بنابراین صحابه، کسانی که با ایشان ملاقات داشتهاند، خواه در طولانیمدت با کوتاهمدت، روایتی از ایشان نقل کرده باشد یا خیر، به همراه ایشان جنگیده باشد یا خیر، کسی که ایشان را دیده است ولی همنشین نبوده است و حتی کسی که کور بوده است و ایشان را ندیده است را نیز شامل میگردد.
2- محض رؤیت و دیدن پیامبر (صلیالله علیه و آله)
احمد ابن حنبل نیز که یکی از بزرگان اهل تسنن است میگوید:
أصحاب رسول الله (صلى الله عليه و آله) كلّ من صحبه شهراً أو يوماً أو ساعة أو رآه.[8]
اصحاب ایشان تمامی افرادی هستند که همراه ایشان بودهاند، خواه یک ماه، یا یک روز، یا یک ساعت و یا تنها ایشان را دیده است و مجالستی نداشته است.
بنابراین احمد ابن حنبل، کمترین راه ارتباطی که مجرد دیدن پیامبر (صلیالله علیه و آله) است را نیز سبب صحابی شدن میداند.
3- همنشینی زیاد با پیامبر (صلیالله علیه و آله)
آمدی در این باره میگوید:
أنّ هذا الإسم یسمی به من طالت صحبته للنبی(صلیالله علیه و آله) و أخذ عنه العلم.[9]
این اسم (یعنی صحابه) به کسانی گفته میشود که همنشینی و همراهی زیاد با پیامبر (صلیالله علیه و آله) داشتهاند و از ایشان علم دریافت کردهاند.
پس تا به اینجا معنای عدالت و صحابه و مصادیق اصحاب پیامبر (صلیالله علیه و آله) در نزد افراد مختلف بیان شد.
نظراتِ درباره صحابه
اما آیا همه افراد به عدالت صحابی معتقدند؟ و اگر معتقد نیستند گه نظری درباره ایشان دارند؟ در اینجا اقوال مختلف دراینرابطه را بیان مینمایم:
1- کفر تمامی صحابه
فرقه کاملیه بر این اعتقادند که تمامی اصحاب پیامبر (صلیالله علیه و آله)، بعد از شهادت ایشان کافر شدهاند. [10]
2- بعضی از صحابه عادل و بعضی فاسقاند
این نظر، برای ما شیعیان میباشد و ما بر این اعتقادیم که اصحاب پیامبر (صلیالله علیه و آله) همانند باقی انسانها هستند و ممکن است بعضی از آنها فاسق و گناهکار باشند و کلمه صحابه مصطلح شرعی نیست و در دین و مذهب ما دارای موضوعیت خاصی نمیباشد؛ و البته که بعضی از صحابه افراد صحیح الإعتقاد و مؤمن و متدین میباشند. البته این قول را بعضی از اهل تسنن همانند سعد تفتازانی، مارزی، ابن عماد حنبلی، شیخ محمد عبدهو، محمد بن عقیل علوی، محمد رشید رضا، سید قطب، سید اقیلی و… قبول دارند.[11]
برای مثال سعد تفتازانی میگوید:
میان خود صحابه پیامبر آنچنانکه در کتابهای تاریخی آمده است جنگها و مشاجراتی رخداده است که ظاهرش نشان میدهد برخی از صحابه از راه حق منحرف شدهاند و به حد ظلم و فسق رسیدهاند و انگیزه و عامل این امر، کینه، دشمنی، حسادت، خصومت، ریاستطلبی و جاه پرستی بوده است. اینگونه نیست که هر کس پیامبر را ملاقات کرده است به خیر و خوبی شناخته شده باشد.[12]
و بسیار بسیار مایه تعجب است که این افراد با اینکه برای صحابه قداستی قبول ندارند و تمام آنها را عادل نمیدانند، چطور بر فرقه خود یعنی سنیگری باقیماندهاند؟!! چرا که در پست قبل بیان شد پایه و اساس مذهب اهل تسنن عدالت صحابه است!!
3- عدالت صحابی قبل از داخل شدن به فتنه
معتزله بر این اعتقادند که صحابی پیامبر (صلیالله علیه و آله) تا زمانی که با امیرالمؤمنین (علیهالسلام) جنگ و محاربه نکرده بودند عادل بودهاند. [13]
4- عدالت تمامی صحابه
این قول اکثر اهل تسنن است و بر این اعتقادند که تمامی صحابه عادلاند[14] و نیازی به بررسی در احوالات و زندگانی و جرحوتعدیل آنان نیست[15] و تبعیت از ایشان لازم است و تمامی ایشان داخل در بهشتند[16] و هر کس که ایشان را رد کند و اشکالی در زندگانی ایشان وارد کند زندیق است[17].
تأثیر نظریه
اولاً که این نظریه باعث برپایی و قوت مذهب اهل تسنن میگردد و ثانیاً در علوم مختلف همانند فقه و کلام و تاریخ و… باید از ایشان تبعیت کرد و خلاف نظر آنان نظری نداد.
این قسمت نیز به پایان رسید.
در پایین همین صفحه منتظر نظرات شما هستم و پاسخگوی سؤالات شما نیز میباشم.
از پست بعد، به بررسی و نقد ادله قرآنی قائلین به این نظریه میپردازیم.
[1] خلیل بن احمد، العین، مؤسسة آل البیت علیهم السلام لاحیاء التراث و دیگران، ج 2، ص 38.
[2] محمد بن محمد غزالی و احمد بن محمد فیومی، المصباح المنیر في غریب الشرح الکبیر للرافعي، احمد بن محمد فیومی و عبد الکریم بن محمد رافعی قزوینی، ج 2، ص 396.
[3] محمدجواد بن محمد حسینی عاملی، مفتاح الکرامة في شرح قواعد العلامة (ط. القدیمة)، حسن بن یوسف علامه حلی و محمدجواد بن محمد حسینی عاملی، ج 3 القسم الأول، ص 83.
[4] «تعریف مفهوم «عدالت»، از دیدگاه علمای اهل سنت»، به نقل از نخبة الفكر في مصطلح أهل الأثر، <http://www.valiasr-aj.com/persian/shownews.php?idnews=10559> (31 خرداد 2020).
[5] محمد بن مکرم ابن منظور، لسان العرب، ج 1، ص 519.
[6] احمد بن فارس ابن فارس، معجم مقاییس اللغة، عبد السلام محمد هارون، ج 3، ص 335.
[7] حسینی میلانی، جواهر الکلام في معرفة الإمامة و الإمام، ج 13، 32، به نقل از الإصابة؛ مقاتل ابن عطیه، أبهی المداد في شرح مؤتمر علماء بغداد، شهابالدین مرعشی و دیگران، ج 1، ص 139، به نقل از الإصابة.
[8] حسینی میلانی، جواهر الکلام في معرفة الإمامة و الإمام، ج 13، 29؛ ناصر مکارم شیرازی، شیعه پاسخ می گوید، ناصر مکارم شیرازی، ص 55.
[9] حسینی میلانی، جواهر الکلام في معرفة الإمامة و الإمام، ج 13، 33.
[10] علیاصغر رضوانی، شیعه شناسی و پاسخ به شبهات، ج 1، ص 326.
[11] همان، ج 1، 327.
[12] «عدالت صحابه در دید اهل سنت و نقد آن»، <https://www.porseman.com/article/عدالت-صحابه-در-ديد-اهل-سنت-و-نقد-آن/45778> (26 خرداد 2020).
[13] علیاصغر رضوانی، شیعه شناسی و پاسخ به شبهات، ج 1، ص 327، به نقل از الصواعق المحرقة.
[14] رضوانی، شیعه شناسی و پاسخ به شبهات، ۱۳۸۴، ج 1، 328، به نقل از الإصابة.
[15] همان، ج 1، 328، به نقل از أسد الغابه.
[16] سبحانی تبریزی، الإنصاف في مسائل دام فیها الخلاف، ج 3، 526، به نقل از الإصابة.
[17] حسینی میلانی، جواهر الکلام في معرفة الإمامة و الإمام، ج 13، 19، به نقل از مسند ابن راهویه.