جلسه 6 بررسی عدالت صحابه: آیه اذ یبایعونک تحت الشجرة

شما اینجا هستید:

جلسه 6

در دوره:

بررسی نظریه عدالت صحابه

مدرّس:

ابوطالب خانی

توضیحات

سلام،

در پست قبل به سومین دلیل قرآنی اهل تسنن برای عدالت صحابه، یعنی آیه کنتم خیر امة اخرجت للناس پرداختم.

در این پست نیز قصد دارم به چهارمین دلیل قرآنی اهل تسنن، برای نظریه عدالت صحابه، یعنی آیه اذ یبایعونک تحت الشجره بپردازم.

آیه شریفه: لَقَدْ رَضِيَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنينَ إِذْ يُبايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ فَعَلِمَ ما في‏ قُلُوبِهِمْ فَأَنْزَلَ السَّكينَةَ عَلَيْهِمْ وَ أَثابَهُمْ فَتْحاً قَريباً[1]

هنگامى مؤمنان در زير آن درخت با تو بيعت كردند، خداوند از آنان راضى و خشنود شد؛ خدا آنچه را در درون دلهايشان (از ايمان و صداقت) نهفته بود مى‏دانست؛ از اين رو آرامش را بر دلهايشان نازل كرد و پاداش آنها پیروزی نزدیک است.

استدلال

اهل تسنن این آیه را نیز دلالت بر عدالت صحابه می شمارند[2] و می گویند که رضایت خداوند از مؤمنین و صحابه، نشانه عدالت آنان است.

شأن نزول

برای بررسی این آیه و دلالت آن بر مدعی، ابتدا به شأن نزول آن می پردازم.

این آیه در زمان صلح حدیبیة و هنگامی که صحابه با پیامبر(صلی الله علیه و آله) بیعت نمودند نازل گشت.

شاهد این کلام، سخن طبری در تفسیر جامع البیان خویش است:

إِذْ يُبايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ يعني بيعة أصحاب رسول الله صلى الله عليه و سلم رسول الله بالحديبية حين بايعوه على مناجزة قريش الحرب، و على أن لا يفروا، و لا يولوهم الدبر تحت الشجرة، و كانت بيعتهم إياه هنا لك فيما ذكر تحت شجرة. و كان سبب هذه البيعة ما قيل: إن رسول الله صلى الله عليه و سلم كان أرسل عثمان بن عفان رضي الله عنه برسالته إلى الملإ من قريش، فأبطأ عثمان عليه بعض الإبطاء، فظن أنه قد قتل، فدعا أصحابه إلى تجديد البيعة على حربهم على ما وصفت، فبايعوه على ذلك، و هذه البيعة التي تسمى بيعة الرضوان، و كان الذين بايعوه هذه البيعة فيما ذكر في قول بعضهم: ألفا و أربع مئة، و في قول بعضهم: ألفا و خمس مئة، و في قول بعضهم: ألفا و ثلاث مئة. ذكر الرواية بما وصفنا من سبب هذه البيعة.[3]

بررسی

اولا: که تمامی صحابه و یاران پیامبر(صلی الله علیه و آله)، با ایشان بیعت نکردند که بتوانیم با این آیه به عدالت تمامی ایشان استدلال کنیم، و رقمی که برای تعداد بیعت کنندگان آمده است، 525 یا 1400 و یا 1300[4] است و تعداد صحابه، بیش از این مقدار بوده است و بنابراین تمامی صحابه را شامل نمی گردد.

ثانیا: به عدالت همین تعداد افراد کمی هم که بیعت کردند نمی توان استدلال کرد، چرا که بسیاری از آنها نیز بیعت خود را شکستند.

برای مثال بخاری در کتاب خویش کلامی را نقل می کند که اینچنین است:

حَدَّثَنِي أَحْمَدُ بْنُ إِشْكَابٍ، حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ فُضَيْلٍ، عَنْ الْعَلَاءِ بْنِ الْمُسَيَّبِ، عَنْ أَبِيهِ، قَالَ: لَقِيتُ الْبَرَاءَ بْنَ عَازِبٍ- رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمَا- فَقُلْتُ: طُوبَى لَكَ، صَحِبْتَ النَّبِيَّ، صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ، وَ بَايَعْتَهُ تَحْتَ الشَّجَرَةِ. فَقَالَ: يَا ابْنَ أَخِي إِنَّكَ لَا تَدْرِي مَا أَحْدَثْنَا بَعْدَهُ.[5]

از سلسله سند گفت: با براء ابن عازب ملاقات کردم و به او گفتم تو با پامبر(صلی الله علیه و آله) همراه بودی و در زیر درخت بیعت کردی بر تو مبارک باشد. سپس او گفت که ای پسر برادرم همانا تو نمی دانی که ما بعد از آن(بیعت) چه کردیم!

و این نشانه مخالفت با پیامبر(صلی الله علیه و آله) است و شکستن بیعت با ایمان به ایشان منافات دارد، چه برسد به عدالت.

ثالثا: آیه به عدالت همان افرادی که با پیامبر بیعت کردند و بیعت خود را نشکستند نیز دلالت ندارد، چراکه رضایت(در آیه) به معنای عدالت نیست و رضایت امر نسبی است و ممکن است فردی در کاری مورد رضایت خداوند باشد، هرچند که عادل نباشد.

بررسی چهارمین دلیل قرآنی اهل تسنن نیز به پایان رسید!

در پست بعد به پنجمین دلیل قرآنی عدالت صحابه، یعنی آیه و السابقون الاولون من المهاجرین و الأنصار می پردازم.

در انتهای همین صفحه، منتظر نظرات و سؤالات شما هستم.


[1] سوره الفتح، آیه 18

[2] ‏الکفایة فی علم الروایة، 64.

[3] ‏طبری، جامع البیان في تفسیر القرآن، ۱۴۱۲، ج 26، 55.

[4] ‏محمود بن عمر زمخشری و احمد بن علی ابن حجر عسقلانی، الکشاف، مصطفی حسین احمد و دیگران، ج 4، ص 340.

[5] ‏محمد بن اسماعیل بخاری، ‏صحیح البخاري، مؤسسة آل البیت علیهم السلام لاحیاء التراث، ج 6، ص 360.

جلسات دیگر

پرسش و پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

با این کار از حساب خود خارج خواهید شد!

خطا: ویژه کاربران!

این قابلیت ویژه کاربران فانوس می باشد. برای استفاده، از طریق دکمه زیر در فانوس ثبت نام یا وارد شود. پس از آن استفاده از این قابلیت ممکن خواهد شد.