همه ما در جستوجوی حقیقتیم. در پیچ و خمهای زندگی، در هیاهوی دنیا، میان هزاران راه و عقیده، این پرسش را بارها از خود پرسیدهایم: کدام راه به سوی حق است؟ کدام مسیر مرا به نور میرساند؟
راهها بسیارند، اما حقیقت یکیست. و برای شناخت حقیقت، باید معیاری روشن داشت؛ معیاری که حق را از باطل جدا سازد، که مانند نوری در تاریکی، مسیر را آشکار کند. خداوند این معیار را فرقان نامیده است؛ جداکنندهی حق و باطل، روشنکنندهی مسیر.
اما این فرقان کجاست؟ چگونه میتوان به آن دست یافت؟
پاسخ روشن است: قرآن، فرقان خداوند است. کتابی که خالق ما، بهسان راهنمایی برای این سازهی پیچیدهی انسانی، به همراهش فرستاده تا مسیر صحیح را نشان دهد.
و برای آنکه درستی این کتاب را بیابیم، خداوند خود نشانهای برایمان آورده است: نگاه کنید به پیروان این خدا و کتابش، به آنان که زندگیشان با نور او روشنی یافته است.
همیشه گفته اند برای شناختن فرد، به همراهان او نگاه کن. اگر میخواهی حقانیت خدا و قرآن را دریابی، اگر میخواهی ببینی این کتاب الهی حقیقت را مینمایاند، کافی است به آنان که زندگیشان را با آن درآمیختهاند، نظر کنی.
در سورهی فرقان، خداوند پرده از چهرهی حقیقت برمیدارد. در انتهای این سوره، سیزده ویژگی از بندگان خالص خود، “عباد الرحمن”، را برمیشمارد. آنان که زندگیشان سرشار از یاد اوست، که نگاهشان، کلامشان، سکوتشان، و هر گامشان، با یاد او پیوند خورده است. آنان که نه تنها خود در مسیر حقاند، بلکه نوری برای دیگران نیز میشوند.
همهی انسانها، خواهناخواه، بندهی خدایند. چرا که او آفریدگارشان است، و “لا یمکن الفرار من حکومتک”؛ از قلمرو فرمانروایی او گریزی نیست.
اما آیا همه، شأن بندگی را بهجا میآورند؟ آیا همه، آنگونه که باید، در مسیر بندگی گام برمیدارند؟
نه، همگان چنین نیستند. بندگی، تنها به خلقت خلاصه نمیشود، بلکه انتخابی آگاهانه است. مسیر عباد الرحمن، راهی است که با شناخت، ایمان، و عمل صالح طی میشود.
در قسمتهای بعد، براساس آیات عباد الرحمن سوره فرقان، ویژگی به ویژگی، این راه را زیر ذرهبین خواهیم برد. قدم به قدم، با هم پیش خواهیم رفت تا دریابیم چگونه میتوان بندهی خالص خدا شد.