چگونه ممکن است که آنقدر به خدا نزدیک باشی و اهل انفاق و حلم و شب زنده داری باشی اما خداوند، شرک که بزرگترین گناه است از تو نفی کند!
آیا ممکن است بنده ای آنچنان به خدا نزدیک باشد که انفاق کند، بردبار باشد، شبها را به نیایش بگذراند و از عذابش بترسد، اما هنوز در وجودش شرکی نهفته باشد؟ خداوند پس از برشمردن پنج ویژگی برجستهٔ بندگانش، بزرگترین گناه را از آنان نفی میکند:
وَ الَّذِينَ لَا يَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلٰهًا آخَرَ[1]
و آنان که خدایی غیر از الله را نمی خوانند.
چگونه ممکن است بنده ای متواضع باشد، با بردباری رفتار نماید، پاسی از شب را برای خدا زنده نگاه دارد، از عذاب او واهمه داشته و اهل انفاق باشند، اما در وجود او شرک باشد، در توحید و یگانگی خداوند بیمار باشد. آیا توحید، پایه و اساسِ این فضیلت ها نیست؟ اگر هست، پس چرا خداوند شرک را جداگانه نفی میکند؟ پاسخ در ژرفای معنای شرک نهفته است.
آری اوج شرک ورزی به خداوند آن است که خالقی در کنار او بدانی، خدایی در کنار او را سجده کنی، اله خود را کس دیگری جز الله نیز بدانی.
اما آیا شرک به خداوند به این درجه محدود است. ابدا چنین نیست.
توحید یعنی فقط برای او زندگی کنی، تنها رضایت او را در نظر داشته باشی، عمل خود را برای او انجام دهی، هرچه برایت پیش آرد رضایت داشته باشی.
حال اگر اینچنین نباشی، به او شرک ورزیده ای. گاهی نام خدا بر شناسنامه است و چه بسا نماز می خوانی، اما هوای نفس خود را می پرستی[2]، معبدوت آن است و آن را اطاعت می کنی. گاهی بنده شیطانی[3] و هرآنچه می گوید جامه عمل می پوشانی. گاهی پای سخن آن کس نشسته ای که از غیر او می گوید و خواسته دیگری را بازگو می کند[4]. چرا که شرک هر آن گاهی است که در کنار خدا دیگری را قرار دهی، محبت غیر خدا را داشته باشی و به دنبال رضایت دیگری باشی.
هر آنگاه که نزاعی پیش آمد، دو سلیقه و خواسته به جنگ یکدیگر رفتند، تنها رضایت خدا را در نظر گرفته ایم و خواسته مطابق با خواسته او را گرفته ایم؟ و یا تنها ابراز قدرت و پیروزی را نشان نهاده ایم. پیروزی حق را می جوییم یا پیروزی نفس را؟
آن هنگام که معامله ای کردیم، با مشتری خود سخنی گفتیم، تنها او را ناظر و مراقب دانستیم؟ و یا تنها سود و بهره و صرفه خود را در نظر داشته ایم.
به هنگام انتخاب همسر، تنها رضایت خدا را معیار و ملاک قرار داده ایم؟ و یا مال و زیبایی و مشتی آجر و آهن و هر آنچه جز خدا را ملاک نهاده ایم.
در خانواده و کنار همسر و فرزند براساس خواسته خدا رشد داده ایم و هر آنچه او خواسته است خواسته ایم و بر آن پایه تربیت کرده ایم؟ یا عافیت طلبی و راحتی و آسایش خود را مسیر گذاشته ایم.
در سخن گفتن خود از روی رضایت خدا خوانده ایم؟ یا زبان خار داری تکان داده ایم و هر آنچه خواسته ایم گفته ایم.
به آنچه رضایت او را درپی دار گوش فرا داده ایم؟ یا به هر آنچه خود خواسته ایم گوش سپرده ایم.
شرک، همیشه آشکار نیست. گاهی در پسِ نمازهای طولانی، تکبر میروید؛ گاهی در انفاق های کلان، ریا نهفته است[5].
اینجاست که مرزِ توحید و شرک آشکار میشود. هر انتخابی که خدا را حاشیه نشین کند، شرکی است پنهان. گاهی رفتاری آنچنان مخفیانه شرک و ترجیح غیر خدا را در جانمان راه می دهد که از مورچه سیاه کوچکی که در نیمه شب تاریک روی سنگ سیاهی راه می رود، پنهان تر است[6].
آری گاهی نیاز است ما که مؤمنیم بار دیگر ایمان آوریم[7] و جایگاه خالق خود را در زندگی بسنجیم. آیا ردپای او را در انتخاب هایمان میبینیم؟ بنگریم زندگی ما چه رنگی را به خود گرفته است که زیباترین رنگ، رنگ خداست[8]. باردیگر به فطرت و اساس خود بازگردیم و رنگ او را به خود گیریم.
[1] قرآن کریم، سوره فرقان، آیه 68
[2] أَ رَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلٰهَهُ هَوَاهُ أَ فَأَنتَ تَكُونُ عَلَيْهِ وَكِيلًا. قرآن کریم، سوره فرقان، آیه 43
[3] أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يَا بَنِي آدَمَ أَنْ لَا تَعْبُدُوا الشَّيْطَانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ. قرآن کریم، سوره یس، آیه 60
[4] عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ: مَنْ أَصْغَى إِلَى نَاطِقٍ فَقَدْ عَبَدَهُ فَإِنْ كَانَ النَّاطِقُ يُؤَدِّي عَنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَقَدْ عَبَدَ اللَّهَ وَ إِنْ كَانَ النَّاطِقُ يُؤَدِّي عَنِ الشَّيْطَانِ فَقَدْ عَبَدَ الشَّيْطَانَ. الکافی، ج6، ص434
[5] قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله إِنَّ أَخْوَفَ مَا أَخَافُ عَلَيْكُمُ الشِّرْكُ الْأَصْغَرُ قَالُوا وَ مَا الشِّرْكُ الْأَصْغَرُ يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ الرِّيَاء. عدة الداعی، ص228 – كَمَالُ تَوْحِيدِهِ الْإِخْلَاصُ لَه. نهج البلاغه، خ1
[6] إِنَّ الْإِشْرَاكَ فِي النَّاسِ أَخْفَى مِنْ دَبِيبِ الذَّرِّ عَلَى الصَّفَا فِي اللَّيْلَةِ الظَّلْمَاءِ. الغیبة طوسی، ص207
[7] يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِي نَزَّلَ عَلَىٰ رَسُولِهِ. قرآن کریم، سوره نساء، آیه 136
[8] صِبْغَةَ اللَّهِ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً وَنَحْنُ لَهُ عَابِدُونَ. قرآن کریم، سوره بقره، آیه 138