دسته و برچسب: عقل

الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏1، ص12

مَا قَسَمَ اللَّهُ لِلْعِبَادِ شَيْئاً أَفْضَلَ مِنَ الْعَقْلِ فَنَوْمُ الْعَاقِل‏ أَفْضَلُ مِنْ سَهَرِ الْجَاهِلِ وَ إِقَامَةُ الْعَاقِلِ أَفْضَلُ مِنْ شُخُوصِ الْجَاهِلِ وَ لَا بَعَثَ اللَّهُ نَبِيّاً وَ لَا رَسُولًا حَتَّى يَسْتَكْمِلَ الْعَقْلَ وَ يَكُونَ عَقْلُهُ أَفْضَلَ مِنْ جَمِيعِ عُقُولِ أُمَّتِهِ وَ مَا يُضْمِرُ النَّبِيُّ صلی الله علیه و آله فِي نَفْسِهِ أَفْضَلُ مِنِ اجْتِهَادِ الْمُجْتَهِدِينَ وَ مَا أَدَّى الْعَبْدُ فَرَائِضَ اللَّهِ حَتَّى عَقَلَ عَنْهُ وَ لَا بَلَغَ جَمِيعُ الْعَابِدِينَ فِي فَضْلِ عِبَادَتِهِمْ مَا بَلَغَ الْعَاقِلُ وَ الْعُقَلَاءُ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ الَّذِينَ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى وَ مَا يَتَذَكَّرُ إِلَّا أُولُوا الْأَلْبابِ.

خداوند چیزی بالاتر از عقل را در میان بندگان تقسیم نکرد؛ خواب انسان خردمند از شب زنده داری انسان جاهل بالاتر است و اقامت عاقل[در منزل] بالاتر از مسافرت جاهل[برای جهاد یا حج] است و خداوند نبی یا رسولی را مبعوث نکرد، تا اینکه عقلش را کامل نمود و عقل او از همه عقول امتش بالاتر بوده است و آنچه پیامبر در خاطر دارد از اجتهاد مجتهدان بالاتر است.

الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏1، ص12

ذَكَرْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام رَجُلًا مُبْتَلًى بِالْوُضُوءِ وَ الصَّلَاةِ وَ قُلْتُ هُوَ رَجُلٌ عَاقِلٌ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ وَ أَيُّ عَقْلٍ لَهُ وَ هُوَ يُطِيعُ الشَّيْطَانَ فَقُلْتُ لَهُ وَ كَيْفَ يُطِيعُ الشَّيْطَانَ؟ فَقَالَ سَلْهُ هَذَا الَّذِي يَأْتِيهِ مِنْ أَيِّ شَيْ‏ءٍ هُوَ فَإِنَّهُ يَقُولُ لَكَ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَان‏.

به امام صادق علیه السلام از مردی گفتم که دچار وسواس در وضو و نماز بود و گفتم او مرد عاقلی است. امام فرمود: کدام عقل را دارد درحالی که مطیع شیطان است! گفتم: چگه مطیع شیطان است؟ امام فرمود: از او بپرس وسواسی که برای او می آید از چیست؟ او پاسخ می دهد از کار شیطان است.

الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏1، ص12

إِذَا بَلَغَكُمْ عَنْ رَجُلٍ حُسْنُ حَالٍ فَانْظُرُوا فِي حُسْنِ عَقْلِهِ فَإِنَّمَا يُجَازَى بِعَقْلِهِ.

اگر خوبی احوال مردی به شما رسید، در نیکویی عقلش بنگرید چرا که به واسطه عقلش جزا داده می شود.

الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏1، ص12

فُلَانٌ مِنْ عِبَادَتِهِ وَ دِينِهِ وَ فَضْلِهِ فَقَالَ كَيْفَ عَقْلُهُ قُلْتُ لَا أَدْرِي فَقَالَ إِنَّ الثَّوَابَ عَلَى قَدْرِ الْعَقْلِ إِنَّ رَجُلًا مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ كَانَ يَعْبُدُ اللَّهَ فِي جَزِيرَةٍ مِنْ جَزَائِرِ الْبَحْرِ خَضْرَاءَ نَضِرَةٍ كَثِيرَةِ الشَّجَرِ ظَاهِرَةِ الْمَاءِ وَ إِنَّ مَلَكاً مِنَ الْمَلَائِكَةِ مَرَّ بِهِ فَقَالَ يَا رَبِّ أَرِنِي ثَوَابَ عَبْدِكَ هَذَا فَأَرَاهُ اللَّهُ تَعَالَى ذَلِكَ فَاسْتَقَلَّهُ الْمَلَكُ فَأَوْحَى اللَّهُ تَعَالَى إِلَيْهِ أَنِ اصْحَبْهُ فَأَتَاهُ الْمَلَكُ فِي صُورَةِ إِنْسِيٍّ فَقَالَ لَهُ مَنْ أَنْتَ قَالَ أَنَا رَجُلٌ عَابِدٌ بَلَغَنِي مَكَانُكَ(مَقَامُکَ) وَ عِبَادَتُكَ فِي هَذَا الْمَكَانِ فَأَتَيْتُكَ لِأَعْبُدَ اللَّهَ مَعَكَ فَكَانَ مَعَهُ يَوْمَهُ ذَلِكَ فَلَمَّا أَصْبَحَ قَالَ لَهُ الْمَلَكُ إِنَّ مَكَانَكَ لَنَزِهٌ وَ مَا يَصْلُحُ إِلَّا لِلْعِبَادَةِ فَقَالَ لَهُ الْعَابِدُ إِنَّ لِمَكَانِنَا هَذَا عَيْباً فَقَالَ لَهُ وَ مَا هُوَ قَالَ لَيْسَ لِرَبِّنَا بَهِيمَةٌ فَلَوْ كَانَ لَهُ حِمَارٌ رَعَيْنَاهُ فِي هَذَا الْمَوْضِعِ فَإِنَّ هَذَا الْحَشِيشَ يَضِيعُ فَقَالَ لَهُ ذَلِكَ الْمَلَكُ وَ مَا لِرَبِّكَ حِمَارٌ فَقَالَ لَوْ كَانَ لَهُ حِمَارٌ مَا كَانَ يَضِيعُ مِثْلُ هَذَا الْحَشِيشِ فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَى الْمَلَكِ إِنَّمَا أُثِيبُهُ عَلَى قَدْرِ عَقْلِهِ.

[راوی می گوید به امام عرض کردم:] فلانی در بندگی و دینداری و فضیلت چنین و چنان است! امام فرمود: عقلش چطور است؟ گفتم: نمی دانم. امام فرمود: قطعا خداوند به اندازه عقل انسان پاداش می دهد. مردی در بنی اسرائیل بود که در جزیره ای از جزائر دریا که سبز و خرم و پر آب و درخت بود، خداوند را عبادت می کرد و ملکی از ملائک از آنجا عبور می کرد و به خدا عرضه داشت: پروردگارا! پاداش این بنده ات را به من نشان بده. خداوند آن را به او نشان داد و آن ملک آن پاداش را کم شمرد، پس خداوند به او وحی کرد که با او همراه شو و آن ملک به شکل انسانی به نزد آن عابد رفت. عابد به او گفت: کیستی؟ ملک گفت: من مرد عابدی هستم و مکان(یا جایگاه) و عبادت تو در این مکان به من رسید پس به نزد تو آمده ام تا با تو خدا را عبادت کنم پس آن روز با او بود و هنگامی که صبح شد ملک به او گفت: مکان خوبی داری و فقط برای عبادت خوب است! عابد گفت: اینجا یک عیبی دارد. ملک گفت: چه عیبی؟ عابد گفت: خدای ما چهارپائی ندارد، اگر خری می داشت آن را در اینجا می چراندیمش که این علف ها از بین می رود! ملک گفت: پروردگارت که خر ندارد! عابد گفت: از خری می داشت اینچنین علف ها تباه نمی شد! پس خداوند به ملک وحی نمود: فقط او را به اندازه عقلش پاداش می دهم.

الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏1، ص11

إِنَّمَا يُدَاقُّ اللَّهُ الْعِبَادَ فِي الْحِسَابِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ عَلَى قَدْرِ مَا آتَاهُمْ مِنَ الْعُقُولِ فِي الدُّنْيَا.

خداوند در روز قیامت به اندازه عقلی که در دنیا به آنها داده است در حسابشان دقت و خرده گیری می کند.

الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏1، ص11

صَدِيقُ كُلِّ امْرِئٍ عَقْلُهُ وَ عَدُوُّهُ جَهْلُهُ.

دوست هر فردی عقل او و دشمنش نادانی اوست.

الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏1، ص11

قُلْتُ لَهُ مَا الْعَقْلُ قَالَ مَا عُبِدَ بِهِ الرَّحْمَنُ وَ اكْتُسِبَ بِهِ الْجِنَانُ قَالَ قُلْتُ فَالَّذِي كَانَ فِي مُعَاوِيَةَ فَقَالَ تِلْكَ النَّكْرَاءُ تِلْكَ الشَّيْطَنَةُ وَ هِيَ شَبِيهَةٌ بِالْعَقْلِ وَ لَيْسَتْ بِالْعَقْلِ.

[راوی می گوید] به امام عرض نمودم: عقل چیست؟ امام فرمود: آن چیزی است که با آن خداوند عبادت شود و بهشت با آن به دست آید. راوی می گوید عرض نمودم: پس آنچه در نزد معاویه است چیست؟ امام پاسخ داد: آن نیرنگ است، آن شیطنت است و آن شبیه به عقل است و عقل نیست.

الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏1، ص10

هَبَطَ جَبْرَئِيلُ عَلَى آدَمَ علیه السلام فَقَالَ يَا آدَمُ إِنِّي أُمِرْتُ أَنْ أُخَيِّرَكَ وَاحِدَةً مِنْ ثَلَاثٍ فَاخْتَرْهَا وَ دَعِ اثْنَتَيْنِ فَقَالَ لَهُ آدَمُ يَا جَبْرَئِيلُ وَ مَا الثَّلَاثُ فَقَالَ الْعَقْلُ وَ الْحَيَاءُ وَ الدِّينُ فَقَالَ آدَمُ إِنِّي قَدِ اخْتَرْتُ الْعَقْلَ فَقَالَ جَبْرَئِيلُ لِلْحَيَاءِ وَ الدِّينِ انْصَرِفَا وَ دَعَاهُ-فَقَالا يَا جَبْرَئِيلُ إِنَّا أُمِرْنَا أَنْ نَكُونَ مَعَ الْعَقْلِ حَيْثُ كَانَ قَالَ فَشَأْنَكُمَا وَ عَرَج‏.

جبرئیل بر حضرت آدم علیهما السلام فرود آمد و عرضه داشت: ای آدم! من امر شده ام تا تو را در سه چیز مخیر سازم تا یک را انتخاب و کنی و دو تا را رها کنی. حضرت آدم فرمود: ای جبرئیل! آن سه چیز چیست؟ جبرئیل گفت: عقل، حیاء و دین. حضرت آدم فرمود: قطعا من عقل را انتخاب می کنم. پس جبرئیل به حیاء و دین گفت: برگردید و او را رها کنید. آن دو گفتند: ای جبرئیل! ما امر شده ایم تا به همراه عقل هر کجا که باشد باشیم. جبرئیل فرمود: اختیار با شماست و بالا رفت.

الکافی(ط-اسلامیه)، ج1، ص10

لَمَّا خَلَقَ اللَّهُ الْعَقْلَ اسْتَنْطَقَهُ ثُمَّ قَالَ لَهُ أَقْبِلْ فَأَقْبَلَ ثُمَّ قَالَ لَهُ أَدْبِرْ فَأَدْبَرَ ثُمَّ قَالَ وَ عِزَّتِي وَ جَلَالِي مَا خَلَقْتُ خَلْقاً هُوَ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْكَ وَ لَا أَكْمَلْتُكَ إِلَّا فِيمَنْ أُحِبُّ أَمَا إِنِّي إِيَّاكَ آمُرُ وَ إِيَّاكَ أَنْهَى وَ إِيَّاكَ أُعَاقِبُ وَ إِيَّاكَ أُثِيبُ.

هنگامی که خداوند عقل را آفرید، او را به سخن آورد و به او گفت پیش آی و پیش آمد، سپس به او گفت باز گرد و بازگشت، سپس فرمود: به عزت و جلالم قسم آفریده ای که از تو به نزد من محبوب تر باشد نیافریده ام و تو را کامل نکردم مگر در کسانی که دوستشان دارم. قطعا من فقط به تو امر می کنم و فقط به تو نهی می کنم و تنها تو را کیفر می کنم و تنها تو را پاداش می دهم.

با این کار از حساب خود خارج خواهید شد!

[dm-logout]

خطا: ویژه کاربران!

این قابلیت ویژه کاربران فانوس می باشد. برای استفاده، از طریق دکمه زیر در فانوس ثبت نام یا وارد شود. پس از آن استفاده از این قابلیت ممکن خواهد شد.